سیاست کاربردی1120180723سیاست بهمثابه وفاداری
تأملی در اصول برندسازی سیاسیسیاست بهمثابه وفاداری تأملی در اصول برندسازی سیاسی1233691FAشروین مقیمیاستادیار پژوهشکده نظریهپردازی سیاسی و روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20180626<strong> </strong>حوزهی مطالعاتی موسوم به بازاریابی سیاسی و نیز یکی از مهمترین شعبههای آن یعنی برندسازی سیاسی، علیرغم بسط روزافزونی که در سطوح آکادمیک بینالمللی، به ویژه طی دههی گذشته پیدا کرده است، در ایران چندان شناخته شده نیست. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا از برخی جنبههای اساسی، ماهیت این حوزهی مطالعاتی را با تاکید بر مقولهی موسوم به برندسازی سیاسی مورد ملاحظه قرار دهیم. مدعای اصلی ما در این مقاله این است که انتقاداتی مطرحشده در مورد دیسیپلین بازاریابی سیاسی، ناشی از عدمدرک صحیح نسبت به ماهیت پیوندی است که میان دانش بازاریابی و دانش سیاست رخ نموده است. به نظر میرسد که فهم «امر سیاسی» به عنوان «برند»، و نه به عنوان «محصول» یا «کالا»، میتواند زمینهی مناسبی برای فهم ماهیت پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاسی قلمداد گردد. فهم پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاست با التفات به مقولهی بنیادین «برند»، مستلزم درکی تاریخی و معرفتی به صورت توامان است. درک تاریخی از تحول در دموکراسیهای مدرن و درک معرفتیِ استلزامات منطقیِ شیوههای دموکراتیک حکومت.<strong> </strong><strong></strong><strong> </strong>حوزهی مطالعاتی موسوم به بازاریابی سیاسی و نیز یکی از مهمترین شعبههای آن یعنی برندسازی سیاسی، علیرغم بسط روزافزونی که در سطوح آکادمیک بینالمللی، به ویژه طی دههی گذشته پیدا کرده است، در ایران چندان شناخته شده نیست. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا از برخی جنبههای اساسی، ماهیت این حوزهی مطالعاتی را با تاکید بر مقولهی موسوم به برندسازی سیاسی مورد ملاحظه قرار دهیم. مدعای اصلی ما در این مقاله این است که انتقاداتی مطرحشده در مورد دیسیپلین بازاریابی سیاسی، ناشی از عدمدرک صحیح نسبت به ماهیت پیوندی است که میان دانش بازاریابی و دانش سیاست رخ نموده است. به نظر میرسد که فهم «امر سیاسی» به عنوان «برند»، و نه به عنوان «محصول» یا «کالا»، میتواند زمینهی مناسبی برای فهم ماهیت پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاسی قلمداد گردد. فهم پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاست با التفات به مقولهی بنیادین «برند»، مستلزم درکی تاریخی و معرفتی به صورت توامان است. درک تاریخی از تحول در دموکراسیهای مدرن و درک معرفتیِ استلزامات منطقیِ شیوههای دموکراتیک حکومت.<strong> </strong><strong></strong>سیاست کاربردی1120180723نظریات و الگوهای توسعه و کاربری آنها
در ایران اسلامینظریات و الگوهای توسعه و کاربری آنها در ایران اسلامی25393692FAفرجالله علی قنبریاستادیار پژوهشکده نظریهپردازی سیاسی و روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20180703مدرنیزاسیون، وابستگی و نئومارکسیتی، و پست مدرنیته از جمله مکاتب مهم در مورد مسایل توسعه جهان سوم می باشند که بعد از جنگ دوم جهانی توسط اندیشمندان علوم اجتماعی ارائه شده اند. در این مقاله ضمن بررسی این نظریات به مطالعه راهکارهایی که برای توسعه جوامع ارایه نموده اند مینماید. سپس نقش ارزش های بومی و مخصوصا مذهب به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر کنش افراد در روند توسعه تبین خواهد شد. و. در آخرین تحلیل، به نگرش های مختلفی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در مورد راهکار توسعه در ایران ارائه گردیده با تاکیدبر نگرش بومی- مذهبی به توسعه بررسی می شود. و در صدد تبین نقش مهم مذهب و سنت در توسعه در کشورهای جهان سوم به ویژه در ایران می باشد.مدرنیزاسیون، وابستگی و نئومارکسیتی، و پست مدرنیته از جمله مکاتب مهم در مورد مسایل توسعه جهان سوم می باشند که بعد از جنگ دوم جهانی توسط اندیشمندان علوم اجتماعی ارائه شده اند. در این مقاله ضمن بررسی این نظریات به مطالعه راهکارهایی که برای توسعه جوامع ارایه نموده اند مینماید. سپس نقش ارزش های بومی و مخصوصا مذهب به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر کنش افراد در روند توسعه تبین خواهد شد. و. در آخرین تحلیل، به نگرش های مختلفی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در مورد راهکار توسعه در ایران ارائه گردیده با تاکیدبر نگرش بومی- مذهبی به توسعه بررسی می شود. و در صدد تبین نقش مهم مذهب و سنت در توسعه در کشورهای جهان سوم به ویژه در ایران می باشد.سیاست کاربردی1120180723امنیت ملی: مفهوم، تئوری، و عملامنیت ملی: مفهوم، تئوری، و عمل41673693FAعبداله قنبرلودانشیار گروه روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20180703اگرچه در برداشت عمومی معمولاً امنیت مفهوم ساده و قابل فهمی تلقی میشود، اما بررسی علمی آن در قالب یک دیسیپلین مشخص با مسایل پیچیدهای همراه است. ذهنی بودن، نسبی بودن، سیالیت، و از نظر مصداقی پهناور بودن از ویژگیهایی است که طبیعتاً تجزیه و تحلیل قاعدهمند مفهوم امنیت را دشوار میسازد. در مورد مفهوم خاص امنیت ملی، تاکنون مکاتب فکری مختلفی شکل گرفتهاند که هریک از زوایای خاصی به بررسی مفهوم امنیت ملی پرداخته است. از رویکرد محدود و تنگنظرانه رئالیسم گرفته تا رویکرد موسع مکتب کپنهاک، و مکاتب ذهنیگرا و ریزبین پستپوزیتیویسم هر کدام به تبع معرفتشناسی، هستیشناسی، و روششناسی خاصشان، تعاریفی از مفهوم امنیت ملی ارائه داده و به تبع آن موضوعات، راههای دستیابی، و اهداف مشخصی را برای امنیت ملی در نظر میگیرند. از سوی دیگر، برای تدوین و اجرای یک سیاست امنیتی جامعالاطراف لازم است تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدت متغیرها و شرایط متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، و غیره در نظر گرفته شوند. اهمیت این موضوع به خصوص در کشورهای توسعهنیافته که با شرایط ناامنکننده بیشتری مواجهند، بیشتر است.اگرچه در برداشت عمومی معمولاً امنیت مفهوم ساده و قابل فهمی تلقی میشود، اما بررسی علمی آن در قالب یک دیسیپلین مشخص با مسایل پیچیدهای همراه است. ذهنی بودن، نسبی بودن، سیالیت، و از نظر مصداقی پهناور بودن از ویژگیهایی است که طبیعتاً تجزیه و تحلیل قاعدهمند مفهوم امنیت را دشوار میسازد. در مورد مفهوم خاص امنیت ملی، تاکنون مکاتب فکری مختلفی شکل گرفتهاند که هریک از زوایای خاصی به بررسی مفهوم امنیت ملی پرداخته است. از رویکرد محدود و تنگنظرانه رئالیسم گرفته تا رویکرد موسع مکتب کپنهاک، و مکاتب ذهنیگرا و ریزبین پستپوزیتیویسم هر کدام به تبع معرفتشناسی، هستیشناسی، و روششناسی خاصشان، تعاریفی از مفهوم امنیت ملی ارائه داده و به تبع آن موضوعات، راههای دستیابی، و اهداف مشخصی را برای امنیت ملی در نظر میگیرند. از سوی دیگر، برای تدوین و اجرای یک سیاست امنیتی جامعالاطراف لازم است تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدت متغیرها و شرایط متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، و غیره در نظر گرفته شوند. اهمیت این موضوع به خصوص در کشورهای توسعهنیافته که با شرایط ناامنکننده بیشتری مواجهند، بیشتر است.سیاست کاربردی1120180723آیندهپژوهی روابط ایران با قدرتهای بزرگ
امریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیهآیندهپژوهی روابط ایران با قدرتهای بزرگ امریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیه691123694FAیحیی فوزیاستاد علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیمهدی پیرزادیدانشجوی دکتری مطالعات سیاسی انقلاب اسلامی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی.Journal Article20180629آیندهپژوهی روابط ایران با قدرتهای بزرگ جهانی در واقع پژوهش در چالشها و فرصتهای پیشروی کشور در آینده روابط بینالملل و سیاست خارجی کشورهاست، چراکه در نگاهی واقعبینانه این قدرتهای بزرگ هستند که دستور کار نهایی در روابط بینالملل را تعیین میکنند. <br />آینده روابط ایران با قدرتهای بزرگ جهانی که در این پژوهش، امریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیه درنظر گرفته میشوند، بدون شک ارتباطی منطقی با گذشته روابط این قدرتها با جمهوری اسلامی ایران دارد، از اینرو با بازخوانی تاریخچه روابط این قدرتها با ایران میتوان نمایهای کلی در مورد آینده روابط ارائه نمود، برای این کار، به روندها بهعنوان رویههای ادامهدار و متواتر در تاریخچه روابط و پیشرانها بهعنوان دلایل ایجاد روندها توجه شده است. برای دستیابی به این مهم مدل تحلیل روند بهعنوان یکی از روشهای پایه در آیندهپژوهی استفاده شده است. <br />بررسی تاریخچه روابط در جهت دستیابی به روندها و پیشرانهای موجود در روابط ایران با قدرتهای بزرگ نشانگر ادامه روند تخاصم و تقابل میان ایران و امریکا در تمامی حوزههای معنایی و مادی،امکان بهبود و رشد روابط با اتحادیه اروپایی در حوزههای مادی بهشرط کنترل شکافهای معنایی، روند رو به رشد همکاری با چین و روسیه درحوزههای معنایی و مادی به نسبتهای متفاوت است. علاوه بر این یافتههای پژوهش نمایشگر آن است که، نوع روابط قدرتهای بزرگ با یکدیگر امکانات و چالشهایی را پیشروی سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار خواهد داد و در آینده روابط ایران با این قدرتها نقش مهمی را ایفا خواهد نمود.آیندهپژوهی روابط ایران با قدرتهای بزرگ جهانی در واقع پژوهش در چالشها و فرصتهای پیشروی کشور در آینده روابط بینالملل و سیاست خارجی کشورهاست، چراکه در نگاهی واقعبینانه این قدرتهای بزرگ هستند که دستور کار نهایی در روابط بینالملل را تعیین میکنند.<br /> آینده روابط ایران با قدرتهای بزرگ جهانی که در این پژوهش، امریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیه درنظر گرفته میشوند، بدون شک ارتباطی منطقی با گذشته روابط این قدرتها با جمهوری اسلامی ایران دارد، از اینرو با بازخوانی تاریخچه روابط این قدرتها با ایران میتوان نمایهای کلی در مورد آینده روابط ارائه نمود، برای این کار، به روندها بهعنوان رویههای ادامهدار و متواتر در تاریخچه روابط و پیشرانها بهعنوان دلایل ایجاد روندها توجه شده است. برای دستیابی به این مهم مدل تحلیل روند بهعنوان یکی از روشهای پایه در آیندهپژوهی استفاده شده است.<br /> بررسی تاریخچه روابط در جهت دستیابی به روندها و پیشرانهای موجود در روابط ایران با قدرتهای بزرگ نشانگر ادامه روند تخاصم و تقابل میان ایران و امریکا در تمامی حوزههای معنایی و مادی،امکان بهبود و رشد روابط با اتحادیه اروپایی در حوزههای مادی بهشرط کنترل شکافهای معنایی، روند رو به رشد همکاری با چین و روسیه درحوزههای معنایی و مادی به نسبتهای متفاوت است. علاوه بر این یافتههای پژوهش نمایشگر آن است که، نوع روابط قدرتهای بزرگ با یکدیگر امکانات و چالشهایی را پیشروی سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار خواهد داد و در آینده روابط ایران با این قدرتها نقش مهمی را ایفا خواهد نمود.سیاست کاربردی1120180723تغییرات ژئوپلیتیک در عراق و تحول در
راهبرد سیاست خارجی ایرانتغییرات ژئوپلیتیک در عراق و تحول در راهبرد سیاست خارجی ایران1131393695FAعلی اکبر اسدیاستادیار روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20180614حمله امریکا به عراق در سال 2003 و فروپاشی رژیم بعث از مهمترین تغییرات در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران در طول دهه های اخیر بوده است. این تحول باعث ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک مهمی در این کشور شد که از منظر رهبران سیاسی و مجریان سیاست خارجی ایران به عنوان فرصتی راهبردی نگریسته شد. هدف این مقاله بررسی تاثیر این تغییرات بر راهبرد سیاست خارجی ایران در عراق است. در حالی که شکل گیری روند سیاسی دموکراتیک، حضور امریکا در عراق، فدرالیسم کردی و تشدید افراط گرایی و تروریسم به عنوان اصلی ترین ویژگیهای عراق پس از صدام بوده است در این نوشتار استدلال می شود که ایران پس از اتخاذ راهبردهای موقتی بی طرفی مثبت و انتظار و احتیاط به سمت راهبرد توسعه نفوذ و گسترش روابط حرکت کرده است. راهبردی که هدف آن افزایش اثرگذاری بر تحولات محیط پیرامونی و ممانعت از تبدیل شدن دوباره عراق به تهدیدی برای امنیت ملی کشور است. در این چهارچوب ضمن اشاره به ابعاد این راهبرد به بررسی متغیرهای میانجی اثرگذار در اتخاذ این راهبرد، پرداخته شده است.حمله امریکا به عراق در سال 2003 و فروپاشی رژیم بعث از مهمترین تغییرات در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران در طول دهه های اخیر بوده است. این تحول باعث ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک مهمی در این کشور شد که از منظر رهبران سیاسی و مجریان سیاست خارجی ایران به عنوان فرصتی راهبردی نگریسته شد. هدف این مقاله بررسی تاثیر این تغییرات بر راهبرد سیاست خارجی ایران در عراق است. در حالی که شکل گیری روند سیاسی دموکراتیک، حضور امریکا در عراق، فدرالیسم کردی و تشدید افراط گرایی و تروریسم به عنوان اصلی ترین ویژگیهای عراق پس از صدام بوده است در این نوشتار استدلال می شود که ایران پس از اتخاذ راهبردهای موقتی بی طرفی مثبت و انتظار و احتیاط به سمت راهبرد توسعه نفوذ و گسترش روابط حرکت کرده است. راهبردی که هدف آن افزایش اثرگذاری بر تحولات محیط پیرامونی و ممانعت از تبدیل شدن دوباره عراق به تهدیدی برای امنیت ملی کشور است. در این چهارچوب ضمن اشاره به ابعاد این راهبرد به بررسی متغیرهای میانجی اثرگذار در اتخاذ این راهبرد، پرداخته شده است.سیاست کاربردی1120180723تکفیریها و پروژۀ اسلامهراسی در غربتکفیریها و پروژۀ اسلامهراسی در غرب1411553696FAرضا رضاییکارشناسیارشد اندیشه سیاسی در اسلام پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی.Journal Article20180614فعالیتهای خشونت آمیز گروههای تکفیری، به خصوص گروه تروریستی داعش نقش بزرگی در تکمیل پروژهی اسلام هراسی در غرب داشته است. این گروههای تروریستی با منتشر ساختن تصاویر و فیلم های متعدد از اقدامات خشن و غیرانسانی خود در رسانه های غربی، سعی بر آن دارند تا اسلام را به عنوان دین خشونت و افراطگرایی معرفی کنند. از سوی دیگر، کشورهای غربی نیز با هدف مهار قدرت روز افزون اسلام سیاسی در تلاش اند تا چهرهی مخدوشی از دین اسلام به ملت خود معرفی کنند. به این ترتیب، افراطگرایی گروههای تکفیری به دستاویزی برای غرب، به منظور مقابله با اسلامگرایان تبدیل شده است. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا ضمن تشریح علل مقابلهی غرب با اسلام، اعمال نابخردانهی تکفیریها را تقویتکنندهی پروژهی اسلام هراسی در غرب معرفی نماید.فعالیتهای خشونت آمیز گروههای تکفیری، به خصوص گروه تروریستی داعش نقش بزرگی در تکمیل پروژهی اسلام هراسی در غرب داشته است. این گروههای تروریستی با منتشر ساختن تصاویر و فیلم های متعدد از اقدامات خشن و غیرانسانی خود در رسانه های غربی، سعی بر آن دارند تا اسلام را به عنوان دین خشونت و افراطگرایی معرفی کنند. از سوی دیگر، کشورهای غربی نیز با هدف مهار قدرت روز افزون اسلام سیاسی در تلاش اند تا چهرهی مخدوشی از دین اسلام به ملت خود معرفی کنند. به این ترتیب، افراطگرایی گروههای تکفیری به دستاویزی برای غرب، به منظور مقابله با اسلامگرایان تبدیل شده است. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا ضمن تشریح علل مقابلهی غرب با اسلام، اعمال نابخردانهی تکفیریها را تقویتکنندهی پروژهی اسلام هراسی در غرب معرفی نماید.