نقش فلسفه فارابی و ارتباط آن با نظریه زوال اندیشی آقای دکتر طباطبائی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

تهران-خیابان ولیعصر- بالاتر از میدان ونک - خیابان نگار - پلاک 36

چکیده

نقش فلسفه سیاسی فارابی در شکل گیری فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی و ارتباط آن با نظریه زوال آقای دکتر طباطبائی

زوال یا گسست بعد از کتابهای آقای دکتر طباطبائی از مهمترین مسائل اندیشه سیاسی دهه اخیر ایران گشته ولی تا به امروز بنظر می رسد تنها نسبت به پاسخگویی به پروبلماتیک مطرح گشته قدم گذاشته شده و به ایجابی که در بین السطور این نظریه حاکم می باشد کمتر توجهی مبذول گشته. مساله این مقاله در حول محور ایجابی بحث زوالی که مطرح گشته سعی می کند این فرضیه را بنیان بگذارد که زوال خود نه تنها نوعی پیوست در اندیشه می باشد بلکه اگر منظور زوال اندیشه سیاسی مبتنی بر آن چیزی است که ماکیاول از دامن اسکولاستیسیسم بیرون کشید ما را به آن چیزی که دوستی و سعادت منظور نظر ارسطو که در شهر وقوع می یابد باشد، نزدیکتر می نماید.همان امری که فارابی در فهم اغراض ارسطو مطمح نظرش می باشد. روش کاری این مقاله تطبیقی و تحلیل گفتمان می باشد. چرا که تاکید فارابی بر دوستی و فضیلت و سعادت و تاکید بر رابطه نیروها در اندیشه زوال بستر خوبی برای تطبیق و ایجاد دو نوع گفتمان می باشد. در نتیجه مقاله در پی کشف این امر خواهد بود که انقلاب اسلامی در حوزه اندیشه نوعی تحرک در رابطه میان نیروها بوده و یا مدینه فاضله می جسته است. البته هر کدام از این دو واقع گشته باشد عاملیت انقلاب اسلامی بر بوته آزمایش گذاشته شده است و دیگر نمی توان تنها بر آسمان تکیه زد.

کلیدواژه‌ها