دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
جهانیشدن فرایندی است که از نیمه قرن بیستم به بعد، دنیا را در ابعاد مختلف دچار تحول ساخته است، بهطوریکه در نتیجهی آن، مناطق، کشورها و افراد مختلف وابستگی و تاثیرپذیری بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کردهاند. فرایند مذکور با تحولاتی که در حوزههای مختلف به ارمغان آورده، بر ساختار و کارکردهای دولتها از جمله کارکرد سیاستگذاری آنها تاثیر گذاشته است، بهطوریکه دولتها دیگر از اختیار و اقتدار مطلقی که پیش از این در زمینه سیاستگذاری برخوردار بودهاند، بهرهمند نیستند و نمیتوانند بدون توجه به تاثیرات جهانیشدن و عوامل آن به این امر بپردازند. نکتهی اساسی در اینجا این است که یکی از حوزههای مهم سیاستگذاری دولتها که از جهانیشدن تاثیر پذیرفته، سیاستگذاری در حوزهی هویت ملی است. هویت ملی یکی از عرصههای مهمی است که حکومتها همواره درصدد اتخاذ سیاستهایی جهت مدیریت و صیانت از آن میباشند. در گذشته کارکرد هویتسازی تنها برعهده دولتها بود، اما امروزه در نتیجهی فرایند جهانیشدن، دولتها کنترل همهجانبهی خود بر فرایند سیاستگذاری هویت ملی را از دست دادند و از عوامل فروملی و فراملی تاثیر میپذیرند. بهعبارتیدیگر جهانیشدن با کمک به شکلگیری هویتهای فراملی و تقویت هویتهای فروملی (قومی) در بسیاری از جوامع توانسته است بر فرایند سیاستگذاری هویت ملی تاثیر گذاشته و زمینهی بروز بحران هویت ملی را فراهم نماید. اما باتماماینها، بهدلیلاینکه دولتها همچنان اصلیترین بازیگران عرصهی داخلی میباشند، میتوانند با انجام سیاستگذاری مناسب در حوزهی هویت ملی، به مقابله با چالشهای پیشروی هویت ملیشان در عصر جهانیشدن بپردازند و از بروز بحران هویت ملی در جامعه جلوگیری نمایند.