چه چیزی در جهان پیرامون می تواند یک پدیده خاص را به موضوع مناسبی برای یک پژوهشگر سیاسی تبدیل کند؟ این پرسش بنیادینی است که در این مقاله بنا داریم به نحو مقتضی به آن پاسخ بدهیم. پاسخی که ما برای این پرسش ارائه خواهیم داد، حول محور مسائلی که ممکن است یک نظرگاه سیاسی از درون آن به همه گیری کرونا بپردازد شکل گرفته است. این مقاله ضمن تلاش برای پاسخ دادن به پرسشهایی درباره نسبت میان پدیدههای جاری در جهان پیرامون و سیاست، دلالت های سیاسی همه گیری کرونا و عناصر برجستهای که همه گیری کرونا را به موضوعی برای مطالعالت سیاسی تبدیل می کنند سازماندهی شده است. نویسندگان، در جریان تلاشی که برای پاسخ دادن به پرسش اول انجام دادهاند معلوم می کنند که همه گیری کرونا را نه در سطحی اُنتیک، بلکه در سطح بنیادی تر هستی شناختی، به عنوان پدیدهای سیاسی در نظر داشته اند.در بخش دوم، به دلالتهای هستی شناسانه همه گیری کرونا برای سیاست در ایران پرداخته و در نهایت عناصر بنیادین مطالعه خود را به عنوان یک جور روش شناسی ممکن در مطالعات سیاسی پیشنهاد می کنند. این مقاله، بر عناصری از هستی شناسی سیاسی کارل اشمیت، و نظریههای بنیادین در آنتولوژی سیاست پایه گذاشته شده است.